- خدمت گزار خدمتگزار
بنده، پیشکار، خادم، خدمتکار، نوکر
متضاد: ارباب، مخدوم، کارمند، مستخدم دولت، چاکر، پرستار، تیمارگر، کسی که خدمت می کند
متضاد: ارباب، مخدوم، کارمند، مستخدم دولت، چاکر، پرستار، تیمارگر، کسی که خدمت می کند
